خلاصه داستان: لوری استرود با دشمن دیرینهاش، مایکل مایرز، چهره نقابپوشی که از زمانی که چهار دهه پیش از قتل او در شب هالووین فرار کرده بود، او را تعقیب کرده است.
خلاصه داستان: لوری استرود تلاش می کند تا با بازگشت مرگبار برادرش مایکل به هادونفیلد، ایلینوی کنار بیاید. در همین حال، مایکل خود را برای ملاقات مجدد با خواهرش آماده می کند.
خلاصه داستان: پس از 15 سال تعهد، مایکل مایرز، که اکنون یک مرد بالغ و هنوز بسیار خطرناک است، از آسایشگاه روانی فرار می کند و بلافاصله به هادونفیلد باز می گردد تا خواهر نوزادش، لوری را پیدا کند.
خلاصه داستان: مایکل مایرز سه سال پس از آخرین باری که خواهرش را به وحشت انداخت، دوباره با او روبرو میشود، قبل از اینکه به هادونفیلد سفر کند تا با بازیگران و خدمه یک نمایش واقعی که از خانه قدیمیاش پخش میشود، مقابله کند.
خلاصه داستان: لوری استرود، که اکنون رئیس یک مدرسه خصوصی در کالیفرنیای شمالی با نامی فرضی است، باید برای آخرین بار با Shape مبارزه کند، زیرا زندگی پسرش در تعادل است.
خلاصه داستان: شش سال پس از اینکه مایکل مایرز آخرین بار هادونفیلد را به وحشت انداخت، او در تعقیب خواهرزادهاش، جیمی لوید، که با فرزند تازه متولد شدهاش فرار کرده است، به آنجا برمیگردد، که مایکل و یک فرقه مرموز نقشههای شومی برای آن دارند.