خلاصه داستان: یک پلیس سخت برای یافتن یک همسر سابق خطرناک ، که ممکن است کلید قرار دادن او را در پشت میله های زندان نگه دارد ، باید به عنوان یک معلم مهد کودک ظاهر شود.
خلاصه داستان: چن یوتونگ ، دانش آموز دبیرستان دختر ، در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفت ، اما مادرش لی هان نتوانست دخترش را از "جهنم" نجات دهد. همه افراد اطراف او چشم بسته بودند و یک سکوت جمعی خشونت بیشتری را به وجود آورد.
خلاصه داستان: مرد جوان برای زندگی بهتر به همراه خانواده خود به کلمبیا حرکت می کند ، اما او به پایان می رسد از دست به دهان. او بعداً مخالف همه شانس ها برای تسلط بر بازار سیاه بوگوتا است.