خلاصه داستان: داوود و لیلی در شب عروسی خود به شمال سفر می کنند. در این راه با زوج دیگری مهشید و آرش آشنا می شوند و آنها را تا شمال همراهی می کنند. اما آرش با کت و شلوار مشکی تصادف کرد. با کمک داوود پرتاب می کند...
خلاصه داستان: خدمه یک سریال وب ترسناک برای پخش زنده به یک پناهگاه متروکه سفر می کنند. به زودی با حرکت بیشتر در داخل ساختمان قدیمی کابوسآمیز، با بیش از حد انتظار مواجه میشود.