خلاصه داستان: هنگامی که شان تصمیم می گیرد روز را تعطیل کند و کمی تفریح کند، کمی بیشتر از آنچه که چانه زنی کرده بود عمل می کند. مخلوط شدن با کشاورز، یک کاروان و یک تپه بسیار شیبدار همه آنها را به شهر بزرگ هدایت می کند و این به شان و فلو بستگی دارد...