خلاصه داستان: یک بازی فانتزی وحشیانه، غلتکی در هنرهای رزمی که شامل شمشیرها و شمشیرزنان ارزشمند، یک راهب دیوانه متصل به تخته سنگ غلتان (ایپ!)، رقابت های جدی قبیله ای و فرقه ای، و جادو و پرواز فراوان است.
خلاصه داستان: یک جراح با زن فریبنده ای که زمانی با او رابطه عاشقانه داشت وسواس پیدا می کند. او با امتناع از اینکه او حرکت کرده است، اعضای او را قطع می کند و او را در عمارت خود اسیر می کند.