خلاصه داستان: یک روزنامه نگار مخفیانه می رود تا هریسون هیل تاجر را به عنوان قاتل دوست دوران کودکی خود معرفی کند. او که خود را به عنوان یکی از عادت های او نشان می دهد، وارد یک بازی آنلاین موش و گربه می شود.
خلاصه داستان: شاگرد جوان صاحب یک فروشگاه اسباببازی جادویی و عجیب و غریب، پس از اطلاع از اخبار ناگوار در مورد آینده، یاد میگیرد که به خود و دوستانش ایمان داشته باشد.