خلاصه داستان: یک نویسنده ایرانی باهوش و نادرست تلاش می کند تا به هدف بلندپروازانه خود یعنی گردهم آوردن متالیکا و کابل دریمز، اولین گروه راک افغانستان، دست یابد.
خلاصه داستان: کادیر مردی است که قربانی جادوی سیاه مادرش شده است تا او را از هر زنی جدا کند، از جمله همسرش، که به فکر نزدیک شدن به او باشد، اما همه چیز بر خلاف انتظارات مادرش وارونه شد.
خلاصه داستان: پس از از دست دادن مادرش، پسر جوانی به همراه سایر یتیمان هم سن خود به یتیم خانه فرستاده می شود و در آنجا شروع به یادگیری معنای اعتماد و عشق واقعی می کند.