سلام به همه
فرهاد بینایی خود را به دلیل جراحت در جنگ از دست داده است. به عنوان بخشی از بهبودی، او به بیمارستان موقت منتقل می شود و در آنجا با پرستار جوان شیدا روبرو می شود. شیدا از تحمل او در برابر دردهای خود متعجب است...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
در صورت روشن بودن vpn خاموش کنید تا به مشکلی نخورید
کد 5 رقمی ارسال شده به شماره 09999316323 را وارد نمایید
ورود با موفقیت انجام شد
صفحه مجدداً بارگذاری میشود، ممنون از صبوری شما